امروز سه شنبه , 06 آذر 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد تاريخچه مسجد جمعه اصفهان
با دانلود تحقیق در مورد تاريخچه مسجد جمعه اصفهان در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق تاريخچه مسجد جمعه اصفهان را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق تاريخچه مسجد جمعه اصفهان ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد تاريخچه مسجد جمعه اصفهان
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:25 صفحه
قسمتی از فایل:
قديم ترين تاريخي كه تاكنون در يكي از بناهاي تاريخي شهر اصفهان مشكوف گرديده است (481 هجري ـ 9ـ1088 ميلادي) مي باشد. تاريخ مزبور در انتهاي كتيبه مدوري كه قاعده گنبد كوچكتر عهد سلجوقي مسجد جمعه را زينت مي دهد ديده مي شود .
گنبد ديگري كه شبستان محراب اصلي مسجد را مي پوشاند تاريخ ندارد، لكن اسم پادشاهي كه اين گنبد در زمان سلطنت وي ساخته شده يعني معزالدنيا والدين ابوالفتح ملكشاه ابن محمد بن داوود كه از سال 465 تا 485 هجري (1092ـ1072) ميلادي پادشاهي نموده و همچنين نام وزيرش حسن بن علي بن اسحق نظام الملك در اينجا ثبت است.
با توجه به اين نكته كه قديم ترين(بخش) مسجد معمولاً شبستان محراب اصلي آن است از يك طرف و از طرف ديگر روايتي كه در اصفهان محفوظ مانده و مطابق آن روايت ساختمان مسجد جامع را صراحتاُ به ملكشاه نسبت مي دهند چنين به نظر مي رسد كه بدون احتمال خبط بزرگ بتوان براي سلطان سلجوقي فوق الذكر افتخار ساختمان معروفترين بناي دورة اسلامي ايران را قائل شد.
با وجود مراتب فوق تصورات عامة مردم دربارة اين مسجد نيز مانند اغلب ابنية مهم كشور تأثيراتي داشته است.
شاردن مي گويد « ايرانيان اين بنا را خيلي قديمي حساب مي كنند زيرا بر طبق روايت ايشان امام رضا(ع) كه يكي از امام هاي دوازده گانه بوده و در قرن چهارم هجري مي زيسته معمولاً عبادت هاي خود را زير طاقي كه نام شرقي دارد بجاي مياورده . قدماء اصفهان تعريف مي كنند كه سلطان ملكشاه كه در سال 400 هجري ميزيسته باني اين طاق بوده است لكن پادشاه مزبور تعمير كننده اي بيش نبوده زيرا گنبد شمالي بنام سلطان منصور و گنبد جنوبي بنام سلطان يوسف كه خيلي پيشتر زندگي مي كرده مرقوم است.
در دو كتيبه فوق الذكر نيز مشهود مي گردد اسمي نه از سلطان منصور و نه از سلطان يوسف در كار است و گمان مي رود امام هشتم (ع) كه بر خلاف گفتة شاردن در قرن چهارم هجري نمي زيسته بلكه در قرن دوم از سال 148 يا 153 تا 203 هجري زندگاني مي كرده به چندين علت نمي توانسته است عبادات خود را در زير سقف شرقي مسجد بجاي آورد : يكي از علل آنكه اساساً گنبد شرقي در مسجد جامع وجود ندارد و اگر مقصود از گفتة شاردن ايوان شرقي باشد ايوان مزبور نيز پيش از ابتداي قرن ششم هجري ساخته نشده بوده است.
هرچند نويسندگان مشهور صحبت هاي بي اساس سابق الذكر را جدي تلقي كرده و تكرار نموده باشند با وجود اين بطور قطع نمي توان تصور كرد كه افسانة عباسي الاصل بودن مسجد جامع تا امروز دنباله پيدا كند مگر اينكه در بنياد اين اشتباه حقيقتي يا بطريقي اولي شبه حقيقتي موجود بوده باشد.
ابن حوقل ، مقدسي ، ناصر خسرو ، مافروخي ، ابن اثير و ياقوت همگي خصوصاً چهار نفر اول شرح مسجد جمعة يهوديه را براي العين مي دهند كه مسجد جمعة فعلي اصفهان جانشين آن گرديده است. نويسندگان مزبور دربارة اين موضوع مجموعة كاملي از اطلاعات ذيقيمت فرا آورده اند كه تاريخ مسجد جامع از آن اقتباس شده و قسمت اعظم تاريخچة مسجد ايراني نيز از آن بدست آمده است ، لكن متأسفانه اين نويسندگان از بنائي صحبت مي دارند كه مسجد جمعة اصفهان نيست. ايشان شرح مسجد نمونة عربي را مي دهند كه فعلاً وجود ندارد و مطلقاً اثري از آن باقي نمانده و مي گويند آنرا با خشت خام ساخته بودند و بعداً بجاي آن بناي فعلي به طرز ايراني «تماماً از آجرهاي خوب كه در كوره پخته شده» احداث گرديده و با بناي پيشين ارتباطي ندارد الا اينكه روي همان زمين ساخته شده و هنوز هم گاهگاهي جامع عتيق خوانده مي شود . بناي مسجد قديم كه ستون هائي در برداشته با حياط چهار ايواني مدرسة نمونة ايراني كه در اطرافش حجراتي بوده «تركيب» يا «آلوده» نشده است .