امروز سه شنبه , 06 آذر 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد شكافهاي فرهنگي و تمدني در ايران
با دانلود تحقیق در مورد شكافهاي فرهنگي و تمدني در ايران در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق شكافهاي فرهنگي و تمدني در ايران را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق شكافهاي فرهنگي و تمدني در ايران ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد شكافهاي فرهنگي و تمدني در ايران
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:24 صفحه
قسمتی از فایل:فهم عام بطور معمول قبول ميكند كه بين امر سياسي و امر فرهنگي رابطهيي وجود دارد. برهمين اساس شكل زندگي سياسي، اعم از دخالت در زندگي هر روزه و عملي و رويدادهاي سياسي تا نوشتن درباره آن، آشكارا با انواع گفتمانهاي فرهنگي همراه ميشود. چراكه گفتمانهاي سياسي خود شكلي از گفتمانهاي فرهنگي است و نميتواند از اين حلقههاي ارتباطي بگريزد. حتي در برهههايي كه بيان سياسي شكل غالب پيدا ميكند )مثلاص در آستانه يك انقلاب( باز براحتي ميتوان ارتباط بين گفتمانهاي فرهنگي متنوع و گفتمان سياسي را كشف كرد. به عبارت دقيقتر، اگر بخواهيم مقايسهيي را بين يك رويداد يا دخالت در امر سياسي در يك كشور خاص با كشور ديگر قايل شويم، باز بحث به شكلهاي متنوع زندگي فرهنگي در دو جامعه كشيده ميشود.
بنابراين وقتي ميخواهيم يك انتخابات در فرانسه را با يك انتخابات در ايران مقايسه كنيم، خودبه خود اين جنبه فرهنگي برجسته خواهد شد.
براي مثال چندماه پيش رفراندومي در فرانسه انجام شد كه طي آن مردم قانون اساسي اروپا را نپذيرفتند. براي اينكه اين رفراندوم انجام شود، ماهها بحث جدي فرهنگ درگرفت و درباره اساسيترين نكاتي كه از همراهي كشورها با هم به سوي يك اروپاي متحد پديد آمده بود اظهار نظر شد. سواي از نتيجه انتخابات، مجموعه بحثهاي انجام شده، سبب بازنگري در همه نكتهها و سرفصلهاي فرهنگي و سياسي در فرانسه شد. در جريان اين رفراندوم، احزابي كه ريشه در جامعه مدني داشته و بارها در دگرگون كردن شكل زندگي مردم نقش آفريني كرده بودند، دچار انشعاب شدند، برخي احزاب از راست افراطي و چپ افراطي با هم متحد شدند، رسانهها بطور آزاد اين مباحث را در جامعه دامن زدند و فضاي مناسب براي برگزاري رفراندوم را فراهم كردند.
در فرانسه بخاطر فضاي فرهنگي كه پيشتر پذيرفته شده بود و بخاطر پارادايم سياسي مورد پذيرش همه، يعني رعايت قواعد بازي و پذيرش مسووليت شكست هم نظري وجود داشت.
حتي احزاب خيلي افراطي راست هم با پذيرش اين پارادايم دموكراتيك وارد بازي شدند و در اين شرايط، اگر كسي به عنوان يك ناظر بيطرف اين رفراندوم را نگاه ميكرد متوجه ميشد كه تنها با يك زندگي سياسي پيشرفته كه محصول دويست سال تجربه و مبارزه است، چنين امري قابل تحقق است.
بنابراين ميتوان دريافت كه در سايه ارتباط گفتمانهاي فرهنگي با يكديگر و با گفتمان سياسي است كه يك ملت پيشرفته، تصميمي سياسي فرهنگي ميگيرد كه هم براي خود و هم براي اروپا موؤر است.
در همين حال، وقتي رفراندوم فرانسه را، با انتخابات ايران مقايسه ميكنيم، متوجه ميشويم كه در اينجا، اين ناممكن بودن ارتباط گفتمانهاي فرهنگي متنوع با گفتمان سياسي است كه ما را دچار مشكل ميكند. در نتيجه متوجه ميشويم كه ما فقط با كمبودهاي سياسي روبرو نيستيم بلكه بيش از هر چيز، مشكل ما، مشكلي فرهنگي است و لذا از اين به بعد هم بايد براي سلطهيابي )هژموني( فرهنگي تلاش كنيم.
در اين باره اگر بخواهيم شخصا بحث را بر روي ايران متمركز كنيم، بايد اذعان كرد كه تاكنون اكثريت جامعه نسبت به خواستههاي خود غالبا بياعتنا بوده يا اينكه آنها را به آيندهيي ناروشن محول كرده است.
براي توضيح اين مساله، بهتر است كه به تعريف رايج از فرهنگ به شكلي ديگر نظر انداخت، يعني ما نيازمند آن هستيم كه آشكار كنيم در زبان فارسي چه مفهومي از واژه فرهنگ فهميده ميشود.
برپايه روايتهاي موجود، تاكنون ما چهار معني از فرهنگ ساختهايم. اولي آن معني است كه از اوايل قرن بيستم، يعني از بعد از پيروزي مشروطه و بعد از سلطنت رضاشاه پديد آمد. بر طبق اين تعريف، مفهوم فرهنگ و آموزش با يكديگر مترادف است.
هر چند برخي زبانشناسان معتقدند واژه فرهنگ در اصل از پهلوي آمده و در زبانهاي كهن پارسي سابقه ندارد، اما آشكارا در زبان فارسي دري، فرهنگ به معناي «آموزش» بسيار رايج بوده است و در شعرهاي كلاسيك قرنهاي چهارم تا هفتم به كرات به آن بر ميخوريم. به نظر ميآيد كلمه فرهنگ در آغاز حكومت رضاشاه هم در اين معني بين روشنفكران ايراني به كار رفته باشد و البته وزارت فرهنگي هم كه در آن زمان ايجاد شد در اصل وزارت آموزش بود.
اما معناي دومي كه به كار ميبريم، بيش و كم به معناي آدمي است كه داراي يك حد از دانش تخصصي باشد. اين معنا، تقريبا ميان همه رواج دارد. مثلا در همه تاكسيهاي تهران ميشنويم كه اين ملت، فرهنگ ترافيك ندارد، بنابراين فرهنگ به اين اعتبار، يعني دانايي از يك رشته خاص.