امروز سه شنبه , 06 آذر 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
جزوه جامع درس به درس تمامی دروس فارسی پایه ششم
با سلام خدمت شما همکار گرامی با من همراه شوید در یکی دیگر از پکیج های نمونه سوالات درس به درس کل کتاب فارسی پایه ششم
این فایل به صورت wordو قابل ویرایش در دسترس شما قرار گرفته است که میتوانید به راحتی مشخصات خود و دانش اموزتان را ویرایش کنید
نام فایل:درسنامه جامع فارسی ششم
فرمت فایل:ورد و قابل ویرایش
قسمتی از شرح فایل
نیایش
به نام آن که جان را فکرت آموخت *** چراغ دل ،به نور جان بر افروخت
فکرت : اندیشه – تفکر بر افروخت : روشن کرد
سخن خود را آغاز می کنم به نام آنکه به جان آدمی تفکر و خردورزی را آموخت و دل را که مانند چراغی است با وجود جان که همانند نوری است برافروخته گردانید .
ز فضلش هر دو عالم گشت روشن *** ز فیضش خاک آدم،گشت گلشن
فضل : رحمت - احسان – بخشش فیض : فضل – بخشش – احسان گلشن : بوستان
به واسطه بخشش خداوند هر دو عالم روشن و منور شد و به واسطه فوران رحمت خداوند خاک سازنده آدم تبدیل به گلشن و باغ گشت .
جهان ، جمله ، فروغ نور حق دان *** حق اندر وی ،زپیدایی است پنهان
جمله : همه – همگی فروغ : نور – روشنایی اندر : در
جهان و هرچه در آن وجود دارد همگی فروغی از نور حق تعالی است که خداوند از فرط آشکار ی از دیدگان مردم پنهان است .
خرد را نیست تاب نور آن روی *** برو از بهر او ،چشم دگر جوی
خرد : اندیشه – فکر تاب : طاقت – تحمل – توانایی از بهر : برای
خرد آدمی توان و قدرت دیدن روی حضرت حق تعالی را ندارد پس باید برای دیدن جمال حضرت حق به دنبال وسیله ( چشم ) دیگری گشت.
در او هر چه بگفتند از کم وبیش *** نشانی داده اند از دیده ی خویش
دیده : چشم
در مورد خداوند چه کم و چه زیاد هر چه گفتند تنها نشان و آدرسی است از آنچه با چشم خود دیده اند.
به نزد آن که جانش در تجلی است *** همه عالم کتا ب حق تعالی است
تجلی : پیدا شدن – آشکار شدن حق : خدا تعالی : بالا مرتبه
در نزد کسی که جانش محل ظهور اسماءالله گشته است تمام این جهان و آنچه در آن وجود دارد کتاب خداوند است شیخ محمود شبستری: گلشن راز
⦁ این همه خلق را که شما بینید بدین چندین بسیاری، این همه را خالقی است که آفریدگار ایشان است و نعمت بر ایشان از وی است
خلق : مردم – انسان – آفریده خالق : آفریننده - خدا
معنی جمله : تمام آفریده ها (مخلوقاتی) که شما می بینید و تعدادشان قابل شمارش نیست، همگی آفریننده ای دارند که او آن ها را خلق کرده و روزی آن ها از طرف اوست
⦁ آفریدگار را بباید پرستیدن و بر نعمت او سپاس داری باید کردن.
پرستیدن : عبادت کردن سپاس داری : سپاس گزاری – شکرگزاری
معنی جمله : پس باید این پروردگار را پرستید و به خاطر نعمت هایش از او سپاس گزاری کرد.
⦁ اندیشه کردن اندر کار خالق و مخلوق ، روشنایی افزاید اندر دل ، و غفلت از این و نا اندیشیدن ، تاریکی افزاید اندر دل ، و نادانی ، گمراهی است.
اندر : در خالق ( خلق کننده – آفریدگار – خدا ) مخلوق ( خلق شده – آفریده شده )
افزاید: اضافه می کند غفلت : بی خبری – فراموشی کردن
معنی جمله: فکر کردن در مورد کار پروردگار و آفریده هایش باعث معرفت و آگاهی دل و جان انسان می شود و فراموش کردن این نعمت ها و فکر نکردن درباره ی آن ها موجب گمراهی و نادانی انسان می شود تاریخ بلعمی : ابو علی بلعمی
درس 1
۱ ـ باد بهاری وزید از طرف مرغزار باز به گردون رسید،ناله ی هر مرغ زار
مرغزار : چمنزار گردون : آسمان ناله : نالیدن – آواز غمگین زار : ناتوان – ضعیف - گریان
باد بهاری از سمت سبزه زار شروع به وزیدن کرد تا جایی که آواز هر پرنده ی کوچک و ناتوان هم از شوق به آسمان رسید.
۲ ـ خیز و غنیمت شمار، جنبش باد ربیع ناله ی موزون مرغ ، بوی خوش لاله زار
خیز : برخیز – بلند شو غنیمت شمردن : قدر فرصت را دانستن
جنبش : حرکت و تکان ربیع : بهار
موزون : آهنگین – دارای وزن لاله زار : جایی که لاله فراوان می روید
برخیز و از وزش باد بهاری و آواز آهنگین و زیبای پرندگان و بوی خوش لاله زار بهترین استفاده را بکن.
۳ ـ هرگل و برگی که هست ، یادخدا میکند بلبل و قُمری چه خواند؟یاد خداوندگار
قمری : نوعی پرنده کوچکتر از کبوتر
هر گل و گیاهی که در طبیعت هست ، خدا را یاد می کند. بلبل و قمری هم با آواز خود خدا را یاد می کنند.
۴ـ برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری ست،معرفت کردگار
هوشیار : باهوش – عاقل دفتر : دراینجا منظور کتاب است
معرفت : شناخت – دانش کردگار : آفریینده – خالق
در نظر انسان هوشیار و آگاه ، حتّی برگ درختان سبز نیز می تواند نشانه ای برای عظمت و شناخت قدرت خداوند در آفرینش باشد. سعدی : بوستان و گلستان
درک مطلب صفحه ۱۲ فارسی ششم
۱- در شعری که خواندید، « بلبل» و « قمری» چه میخوانند؟
جواب : یاد خداوندگار بلبل و قمری در آواز های خود ستایش و ذکر پروردگار را میخوانند.
۲- برداشت شما از بیت «برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری ست معرفت کردگار» چیست؟
جواب: گل ها و گیاهان و همهی جهان مانند کتاب است و انسانهای دانا و عاقل با مشاهدهی دقیق و تفکر در مورد هر کدام از آنها خود را میشناسند و به بزرگی و عظمت خدا پی میبرند.
۳- به نظر شما بلعمی بر چه چیزی تأکید دارد؟ دلیل خود را بیان کنید.
جواب: شناخت و پرستش پروردگار، شکر گذاری نعمت هایی که به ما داده است و فکر کردن درمنورد آفرینش هستی.
برای این که بلمعی، خواند را خالق و آفرینندهی جهان و همهی نعمتها معرفی کرده است. او وظیفهی ما را در برابر خداوند، پرستش او و سپاس گزاری از نعمت هایش میداند و یاد آور شده، برای اینکه دلمان روشن و ایمانمان قوی شود، باید در مورد آفرینش هستی فکر کنیم.
۴- چه تفاوتی بین عبادت انسانها با دیگر موجودات است؟
جواب: عبادت انسان ها آگاهانه است و انواع و اشکال گوناگونی دارد؛ اما عبادت دیگر موجودات از روی غریزه است و شکل یکسانی دارد (مثل نغمهسرایی و آواز خواندن پرندگان)
الف ) جمله: جمله به مجموع چند کلمه میگویند که مفهومی داشته باشد و پیامی را از گوینده به شنونده منتقل کند.
انواع جمله :
جمله خبری: به جملهای می گویند که خبری را بیان میکند. مانند: دوستم امروز به مدرسه نیامد.
جمله امری: به جملهای می گویند که در آن دستوری یا خواهشی وجود داشته یاشد مانند: در را ببند.
جمله پرسشی: جملهای است که پرسشی را بیان می کند و در پایان جملهی پرسشی علامت ؟ میآید. مانند:ساعت چند است؟
جمله عاطفی: جملهای است که در آن احساس شگفتی و عاطفی وجود داشته باشد و علامت جملهی عاطفی ! می باشد.مانند:چه گل زیبایی!
ب ) برای موزونتر شدن و زیبا و آهنگینتر شدن شعر گاهی جای اجزای آن تغییر میکنند مثلا گاهی اوقات فعل به جای آخر جمله در اول جمله وجود دارد مانند:باز به گردون «رسید»ناله ی هر مرغ زار.
حکایت محبت
اختلاف : ناسازگاری
مشاجره : دعوا –درگیری
سیلی : کتک
آزرده : رنجیده - ناراحت
آبادی : روستا – ده
قدری آنجا بمانند : مدتی در آنجا بمانند
لغزید : سُر خورد
صخره : سنگ بزرگ و سخت
حک کردن : تراشیدن روی سنگ
معنی واژگان
فکرت : اندیشه – تفکر
بر افروخت : روشن کرد
فضل : رحمت - احسان – بخشش
فیض : فضل – بخشش – احسان
گلشن : بوستان
جمله : همه – همگی
فروغ : نور – روشنایی
اندر : در
خرد : اندیشه – فکر
تاب : طاقت – تحمل – توانایی
از بهر : برای
دیده : چشم
تجلی : پیدا شدن – آشکار شدن
حق : خدا
تعالی : بالا مرتبه
خلق : مردم – انسان – آفریده
خالق : آفریدگار – خدا
پرستیدن : عبادت کردن- ستایش کردن
سپاس داری : سپاس گزاری – شکرگزاری
مخلوق : خلق شده – آفریده شده
غفلت : بی خبری – فراموشی کردن
مرغزار : چمنزار – سبزه زار
گردون : آسمان
ناله : نالیدن – آواز غمگین
زار : ناتوان- نالان
خیز : برخیز – بلند شو
غنیمت شمردن : قدر فرصت را دانستن
جنبش : حرکت و تکان
ربیع : بهار
موزون : آهنگین – دارای وزن
لاله زار : جایی که لاله فراوان می روید
قمری : نوعی پرنده کوچکتر از کبوتر
هوشیار : باهوش – عاقل
دفتر : دراینجا منظور کتاب است
معرفت : شناخت – دانش
کردگار : آفریینده – خالق
اختلاف : ناسازگاری
مشاجره : دعوا –درگیری
سیلی : کتک
آزرده : رنجیده - ناراحت
آبادی : روستا – ده
قدری آنجا بمانند : مدتی در آنجا بمانند
لغزید : سُر خورد
صخره : سنگ بزرگ و سخت
حک کردن : تراشیدن روی سنگ
هم خانواده های درس اول
خلق= خالق = مخلوق
آفریدگار=آفرید = آفریننده
وزید = وزیدن = وزش
گردون= گرداننده
هوشیار = هوشمند = باهوش
معرفت = معارف = عرف
متضاد های درس اول
مخلوق – خلق – آفریده = خالق - آفریننده
هوشیار = بی هوش
سپاس داری = ناشکری
باد ربیع = بادپاییزی
روشنایی=تاریکی
غفلت = باخبری
افزاید =کم کردن
نادانی = دانایی
گمراهی = هدایت شده
ناله = آواز شادی